زن خونه ز مرد خود جدا شد

چای آماده و نه استکانی

دریغ از پختن یک لقمه نانی

موبایلش روشنه هر گاه و بی

گاه

اینترنت و واتس آپ و گه چت

پیامک میزنه این خط به اون خط

خوراکش خورده یا اینکه

نخورده

نی که مردش خسته و زار

میاد خونه شبانگاهان سر کار

پیامک میزنه خالی میبنده

همدمی با مرد خونه

موبایلا روز و شب همدمشونه

دل بیچاره ی مردا رو نشکن

مرد و زن همراه و همدل

حالا همدم شده خط ایرانسل

موبایلا از دست زن ها رها شه

آن روزی که این تانگو بنا شد

زن خونه ز مرد خود جدا شد

شعر از حسود اقا